اهداف اروپا از اقدام علیه سپاه-راهبرد معاصر
اردوغان: از ثبات سوریه و حاکمیت آن بر سرزمین‌های خود حمایت می‌کنیم اسپوتنیک: عراق روند بازگرداندن ۲۰۰۰ سرباز سوری را از امروز آغاز می‌کند پوتین: روسیه ۴ هزار نیروی ایرانی را از سوریه به تهران منتقل کرد / هنوز بشار اسد را پس از آمدن به مسکو ندیده‌ام پزشکیان در نشست دی هشت: کشور‌های اسلامی با همگرایی مقابل جنایات رژیم صهیونیستی بایستند مصر رئیس گروه دی۸ شد سخنگوی وزارت خارجه: حملات اسرائیل منجر به تخریب زیرساخت‌های غیرنظامی یمن شد واکنش انصارالله به حمله هوایی اسراییل: به هر تجاوزی پاسخ می‌دهیم/ حمایت از غزه ادامه دارد حمله هوایی گسترده رژیم اسرائیل به صنعاء و الحدیده یمن + جزییات وزیر کابینه صهیونیستی: فعلا در سوریه می‌مانیم المیادین از وقوع یک انفجار بسیار مهیب در جنوب لبنان خبر داد عراقچی: امیدواریم سران دی۸ پیام محکمی درباره توقف جنایات اسرائیل به جهان بدهند «تروداویه» و «ستاریه ترنی» توسط ارتش روسیه آزاد شدند سارکوزی به یک سال زندان محکوم شد تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران در اقدامی نادر، سوئیس فعالیت حزب‌الله را ممنوع کرد
یادداشت اختصاصی بشیر اسماعیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی؛

اهداف اروپا از اقدام علیه سپاه

قرار دادن نهاد نظامی رسمی یک کشور عضو سازمان ملل متحد در فهرست سازمان‌های تروریستی، اقدامی ساده و معمولی نیست و عواملی همچون بحران انرژی و طراحی نقشه سرنگونی نظام جمهوری اسلامی، اروپا را قانع به اتخاذ این تصمیم خلاف عرف دیپلماتیک و حقوق بین‌الملل کرده است.
بشیر اسماعیلی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۳ - ۰۲ بهمن ۱۴۰۱ - 2023 January 22
کد خبر: ۱۶۹۳۶۳
تعداد نظرات: ۱ نظر

اهداف اروپا از اقدام علیه سپاه

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ پارلمان اروپا بعد از مدت‌ها جنجال و هیاهو طرح قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست آنچه «سازمان‌ تروریستی» خوانده است، تصویب کرد؛ گرچه برای اجرایی شدن این مصوبه گذراندن مراحل دیگری در اتحادیه اروپا نیاز است و این اقدام را نمی‌توان نهایی دانست.


قرار دادن نهاد نظامی رسمی یک کشور عضو سازمان ملل متحد در فهرست سازمان‌ تروریستی، اقدامی ساده و معمولی نیست؛ به ویژه برای اروپا که در مقایسه با آمریکا و رژیم صهیونیستی معمولاً موضعی محافظه‌کار تر نسبت به جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کرده است. لذا باید این سؤال را مطرح کرد، چرا اروپا چنین بی‌پروا و غیر مسئولانه دست به اقدام اخیر زد یا به عبارت دیگر، چه عواملی اروپا را قانع به اتخاذ این تصمیم خلاف عرف دیپلماتیک و حقوق بین‌الملل کرده است.


بحران انرژی

آلمان بیش از بقیه کشور‌های اروپایی پشتیبان طرح قرار دادن سپاه در این فهرست و درواقع صحنه گردان اصلی ماجرا بوده است. همان کشوری که بیشترین وابستگی به منابع انرژی را دارد و بخش اعظمی از اهداف سیاست خارجی خود را معطوف به تأمین انرژی می‌کند.

گرچه اروپا مدعی است در زمستان سال جاری بر بحران کمبود انرژی فائق آمده است، اما منکر افزایش قیمت سوخت و فشار بر طبقات مختلف مردم نیست


در جنگ اوکراین، روسیه به تلافی تحریم کشور‌های اروپایی صادرات گاز به این قاره را کاهش داد تا با کمبود گاز و افزایش بهای آن، اقتصاد اروپا درگیر رکود شود. درواقع موضوع فراتر از جنگ اوکراین و روسیه درصدد تغییر هندسه قدرت جهانی و از بین بردن هژمونی غرب است، بنابراین احتمالاً در آینده روابط اقتصادی روسیه و اروپا ازجمله در زمینه خرید گاز به روال دوستانه گذشته بر‌نخواهد گشت.

 

گرچه اروپا مدعی است در زمستان سال جاری بر بحران کمبود انرژی فائق آمده است، اما منکر افزایش قیمت سوخت و فشار بر طبقات مختلف مردم نیست، لذا آنها باید فکری اساسی برای آینده واردات گاز خود از منابع جدید کنند.


در سال ۲۰۲۰ روسیه بیش از ۳۵ درصد از مصرف گاز اروپا را تأمین کرده است و این میزان از وابستگی به روس ها به هیچ وجهی برای اروپا قابل تحمل نیست. در اینجاست که آلمان در کنار دیگر کشور‌های نیازمند انرژی در اروپا به دومین دارنده ذخایر گاز طبیعی جهان، یعنی ایران فکر خواهد کرد. آنها در حال حاضر از کشورهایی مانند قطر، نروژ، آمریکا و انگلیس گاز وارد می‌کنند، اما هیچ کدام از آنها به اندازه ایران ذخایر گاز در اختیار ندارند.


در زمینه گاز طبیعی، اهمیت ایران برای اروپا به منزله سوپاپ اطمینان تأمین گاز در برابر روسیه خواهد بود؛ اما مشکل اینجاست اروپا به هیچ وجه مایل نیست از جمهوری اسلامی ایران گاز بخرد؛ نخست، به دلیل اینکه ایران بخشی از روند تغییر هندسه قدرت جهانی در کنار روسیه است و تغییر وابستگی از روسیه به ایران برای اروپا ناممکن است. دوم، اینکه اروپا مجبور است در راستای سیاست‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی، مانع از کسب درآمد‌های ارزی ایران شود.


به تعبیر غرب، با کاهش درآمد ارزی نفوذ منطقه‌ای جمهوری اسلامی کاهش پیدا خواهد کرد. در عین حال، تحریم‌ از حربه‌های اصلی غرب در کنترل برنامه هسته‌ای ایران است که صادرات گاز ایران به اروپا این حربه را در عمل از بین خواهد برد.

 
صادرات گاز ایران به اروپا نیازمند سرمایه‌گذاری کلانی است که ظرفیت معطل مانده استخراج گاز ایران را فعال کند، بنابراین اروپایی‌ها باید مطمئن شوند در کشوری سرمایه گذاری می‌کنند که نظام سیاسی اش هماهنگ با سیاست‌های غرب باشد. با شرایطی که گفته شد، اروپا چاره را در این می‌بیند گاز خود را تحت حاکمیت نظامی غیر از جمهوری اسلامی تأمین کند‌. بنابراین یک تحلیل این است اروپا سعی در هدایت ناآرامی‌های ایران به سمت و سوی براندازی نظام حاکم و روی کار آوردن رژیم سیاسی غربگرا دارد.


اما سناریوی بدتری هم وجود دارد و آن اینکه با فروپاشی سیاسی در ایران، از به وجود آمدن دولت فراگیر جدید جلوگیری شود و در خلاء قدرت به وجود آمده و سرگرم شدن بخش‌های مختلف ایران به مناقشه های داخلی، نفت و گاز کشور بدون دردسر و با هزینه پایین غارت شود.

صادرات گاز ایران به اروپا نیازمند سرمایه‌گذاری کلانی است که ظرفیت معطل مانده استخراج گاز ایران را فعال کند، بنابراین اروپایی‌ها باید مطمئن شوند در کشوری سرمایه گذاری می‌کنند که نظام سیاسی اش هماهنگ با سیاست‌های غرب باشد


برای فروپاشی یک‌ کشور، ابتدا باید نیروی نظامی و دفاعی آن را از میان برداشت .غرب به خوبی می‌داند سپاه پاسداران، ارتش شاهنشاهی نیست که به توصیه ژنرال هایزر اعلام بی‌طرفی کند و کنار برود. بنابراین راه علاج در تضعیف تدریجی و استفاده از هر حربه‌ای برای ضربه زدن به سپاه پاسداران خواهد بود. این روند که البته سال‌هاست در دستور کار آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار دارد، اینک به وسیله اروپا به شکل جدی تر دنبال می‌شود.

 


تضعیف ایران به وسیله تضعیف نقاط قوتش در حفظ امنیت، تمامیت ارضی و توان بازدارندگی آن میسر خواهد بود و به این ترتیب، اروپا درصدد است حربه‌های در اختیار خود را برای تضعیف سپاه پاسداران فعال کند.


نقشه‌ جایگزین یا «پلن B»

در ناآرامی‌های اخیر تخمین غرب برای سقوط نظام اسلامی در ایران در بازه زمانی کوتاه مدت بود. آنها نمونه‌ای از جنگ ترکیبی دقیق و کامل را علیه جمهوری اسلامی به کار بستند که نمونه آن در تاریخ منحصر به فرد است و شاید مورد مشابه با این حجم گستردگی و سازمان یافتگی در زمان جنگ سرد و علیه اتحاد جماهیر شوروی به کار رفته بود.


تخمین غرب درست از آب درنیامد و بدنه اجتماعی ایران با وجود برخی نارضایتی‌های اقتصادی و سوءمدیریت ها در بخش‌های مختلف، به اغتشاشات نپیوستند. اینکه چرا نقشه اولیه یا «پلن A» دشمنان علیه ایران محقق نشد، بحثی طولانی و پیچیده است که در این مقال نمی‌گنجد، اما به هر روی با عملی نشدن نقشه نخست، اینک در عین سرخوردگی، غرب به نقشه‌های جایگزین روی آورده است.


در سال ‌های اخیر به ویژه در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا غرب همه ابزار‌های دشمنی با ایران را به کار بست. لذا همه راه‌های جایگزین پیش تر اعمال شده‌اند و در حال حاضر «پلن B» خاصی که ویژگی اصلی آن بداعت و غافلگیری باشد، وجود ندارد.


قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌های تروریستی به جز اینکه خباثت اروپا را بار دیگر اثبات کند، اثر قابل توجه دیگری نخواهد داشت و امثال این رفتارها پیش تر در اشکال مختلف وجود داشت. در طرف مقابل ، آثار اقدام اروپا ممکن است نتیجه نامطلوبی به بار آورد. در حالی که جبهه اوکراین برای اروپا به عنوان معضلی بزرگ همچنان باز است، فعال کردن جبهه جدیدی برای آنها جز گسترش بحران انرژی و از میان بردن تمرکز راهبردی ثمری نخواهد داشت.


در عین حال این‌گونه رفتارها موجب دورتر شدن ایران از اروپا خواهد شد؛ اگر حتی موضع ایران در تغییر هندسه جهانی و شیفت هژمونی از غرب به شرق را نیز در نظر نگیریم، اروپا به طور روزافزونی اهمیت راهبردی خود را برای ایران از دست داده است. معضلات ساختاری متعددی مانند بحران مهاجرت، پیری جمعیت، رکود اقتصادی، شکست در مهار اقتصاد چین و وابستگی مزمن به آمریکا بخش مهمی از قدرت و اثر بخشی اروپا را در عرصه بین‌المللی از بین برده و حتی در زمینه حفظ موجودیت اتحادیه اروپا، بعد از وقایعی مانند بحران اقتصادی یونان و برگزیت با چالش‌های جدی مواجه شده است.

قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌های تروریستی به جز اینکه خباثت اروپا را بار دیگر اثبات کند، اثر قابل توجه دیگری نخواهد داشت


رفتارهای اروپا در ماه‌های اخیر از پیشنهاد قطعنامه ضد ایرانی به شورای حقوق بشر گرفته تا حمایت علنی از اغتشاشات ایران و حتی کاریکاتورهای شرم آور شارلی ابدو نشان از سردرگمی در تاکتیک‌های ضدیت با جمهوری اسلامی دارد.

 


شاید حتی بتوان این رفتارهای اروپا را به سطوح تحلیلی ساده‌تری تقلیل داد و به عنوان نمونه آن را ناشی از عواملی مانند پول پاشی سعودی، اعمال نفوذ لابی‌های صهیونیستی و تقسیم کار آمریکا در جنگ ترکیبی با جمهوری اسلامی ایران دانست.


به هر روی به نظر می‌آید دشمنی های اینچنینی از سوی اروپا برخلاف آنچه در غوغا‌های رسانه‌ای بازنمایی می‌شود، موضوع تازه ای نیست و اهمیت چندانی ندارد. در صورت تداوم ثبات و آرامش داخلی در ایران، طبعاً اروپا دوباره سیگنال‌های مثبتی از خود برای ارتباط با ایران نشان خواهد داد.


به یاد بیاوریم کشور‌های اروپایی به بهانه دادگاه میکونوس به طور هماهنگ سفیران خود را از ایران فراخواندند و پایین‌ترین سطح از روابط دیپلماتیک میان ایران و اروپا برقرار شد. در سال‌های بعد دوباره روابط رو به گرمی رفت و این رابطه سینوسی تاکنون همواره ادامه داشته است. مهم است در آینده‌ای که اروپا به سیاق چندین سال اخیر دوباره دستش را برای دوستی با ایران دراز کند، این روزها و دشمنی ها را فراموش نکرده باشیم.

 

ارسال نظر
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۴۷ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۴
0
0
مرگ برامریکای جهانخوارونوکرانش انگلیس ‌فرانسه المان عربستان و
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار